جایی برای نوشتن حرفهایم
ساعت 7:0 عصر شنبه 87/1/24
امیر مهدی عزیزم!
امروز آغاز سخن گفتن تو بود هرچند نامفهوم؛ اما می دانم هر چه می گویی زیباست.زیباترین ها را برایت آرزومندم.
¤ نویسنده: زهراوثوقی
حرفهای شما ( )
ساعت 3:0 صبح جمعه 87/1/23
بعضی وقتها نسیم ملایمی می وزد واحساس میکنی به عمق تاروپود وجودت نفوذ می کندو آنگاه دلت می خواهد بنویسی:
بوی باران !
خاطرات سالهای دور !
چه زود می گذرد ...
روزها و شبهایی که آرزومی کنی بگذرند، تا سوزهایشان، بالهای اشتیاقت را نسوزاند؛ به راستی چه زود می گذرد...
یادمان باشد که فرصتی برای بازگشت نیست!
می گذرد...
آری این نیز می گذرد!
دلم می خواهد به خودم تبریک بگویم برای این شروع دوباره ام
بعد از سالهایی که سخت ، اما زود گذشت...
:: بازدید امروز :: 6 :: بازدید دیروز :: 1 :: کل بازدیدها :: 4755
:: و اما من ::
:: لینک به وبلاگ ::
:: آرشیو ::
صندوقچه ی حرفهایم
:: لینک دوستان من::