جایی برای نوشتن حرفهایم
ساعت 3:0 صبح جمعه 87/1/23
بعضی وقتها نسیم ملایمی می وزد واحساس میکنی به عمق تاروپود وجودت نفوذ می کندو آنگاه دلت می خواهد بنویسی:
بوی باران !
خاطرات سالهای دور !
چه زود می گذرد ...
روزها و شبهایی که آرزومی کنی بگذرند، تا سوزهایشان، بالهای اشتیاقت را نسوزاند؛ به راستی چه زود می گذرد...
یادمان باشد که فرصتی برای بازگشت نیست!
می گذرد...
آری این نیز می گذرد!
دلم می خواهد به خودم تبریک بگویم برای این شروع دوباره ام
بعد از سالهایی که سخت ، اما زود گذشت...
¤ نویسنده: زهراوثوقی
حرفهای شما ( )
:: بازدید امروز :: 5 :: بازدید دیروز :: 1 :: کل بازدیدها :: 4754
:: و اما من ::
:: لینک به وبلاگ ::
:: آرشیو ::
صندوقچه ی حرفهایم
:: لینک دوستان من::